مهدی مهدوی کیا از فوتبال خداحافظی کرد، در شبی که می توانست همراه شادی و پایکوبی صدهزار هوادار سرخ پوش باشد، زیر نور فلاش دوربین‌های عکاسی و همراهی هم‌تیمی های مفتخر به پیروزی. قهرمان به تنهایی و در بهت و ناباوری چهار گوشه زمین را بوسید و با فوتبال وداع کرد.

مهر نوشت: تصویر آخری که از او در دیدار خداحافظی اش در ذهن می ماند چندان خوشایند نیست، دست کم برای پرسپولیسی ها. به جای یک پایان رویایی، برای فوتبالیست باسابقه و کم حاشیه، آنچه رقم خورد و در رسانه ها ثبت شد یک تراژدی کامل بود. پرسپولیس در شبی که همه چیز برای قهرمانی و سپاسگزاری از زحمات یکی از بهترین فوتبالیست هایش داشت، بازی برده را واگذار کرد. آن هم در ماراتنی نفسگیر و اعصاب خرد کن

یکشنبه شب زمانی که با زمین فوتبال خداحافظی می کرد و مجبور بود در محاصره عکاسان ورزشی بغضش را فرو بخورد، سرش پایین بود و می کوشید چشمان ترش را پنهان کند. هیچ گاه غرور، شهرت، محبوبیت و ثروت باعث نشد که از روی رخوت علیه دیگران موضع‌گیری کند یا واکنشی نشان دهد

در دنیایی که ستاره هایش برای بودن در تیتر اخبار از انجام اعمال غیراخلاقی ابایی ندارند، مهدی مهدوی کیا تلاش کرد اخلاقی بازی کند، اخلاق حرفه ای را رعایت کند و موفق شد. خداحافظی اش با دنیای فوتبال، پاک کننده تصویر قهرمانی نیست که تلخی ها و نامرادی های روزگار و دنیای ورزش به او اجازه بی‌حرمتی نداد

مهدی مهدوی کیا شخصیتش را در دنیای فوتبال نفروخت، همیشه محجوب و آرام بود. بیش از یک دهه در بالاترین سطح فوتبال ایران حضور داشت، جام جهانی را دید و در یکی از بهترین تیم های اروپایی بازی کرد و قاعده شکست فوتبالیست های غریزی و بی نظم ایرانی را بر هم زد

برای یک چهره محبوب ورزشی تجربه حاشیه های غریب و جنجالی پدیده  تازه ای نیست. مهدوی کیا با آرامش و وقار از کنار حاشیه ها گذشت. گاهی با سکوت، گاه با هوشمندی و بسیاری مواقع از سر بزرگواری. هرگز مدل موهایش را به مد روز تغییر نداد، ظاهرش را به ستاره های سینما نزدیک نکرد در حالی که در کلام و سلوک لمپن‌ها را تداعی کند. ماخوذ به حیا باقی ماند، زمانی که تازه به پرسپولیس آمده بود، دورانی که در هامبورگ بازی می کرد، روزهایی که به داماش رفت و هر گاه مقابل دوربین برنامه های تلویزیونی قرار گرفت، سیمای قهرمانی شرقی و نجیب را به ذهن متبادر کرد

مهدوی کیا شبیه هیچ یک از ستاره های تاریخ فوتبال ایران نبود و شباهتی به ستاره های دوران بازیگری خود نداشت. هرگز یاغی و عاصی نبود. هر چند که در زمانه او ستاره های طغیان کننده محبوب‌تر بودند. مثل احمدرضا عابدزاده کاریزما و جذابیت نداشت، از جنس علیرضا نیکبخت واحدی، خداداد عزیزی، علی کریمی یا مجتبی محرمی نبود. حتی شبیه علی دایی، کریم باقری یا وحید هاشمیان هم نبود.

خبــــــــر بــــــد دیـــگه اینه که..........................کاپیتان کریمی تو کجا میری؟؟ما هوادارا چه گناهی کردیم؟؟بعد از کاپیتان کیا و کاپیتان کریمی این فوتبال ناپاکه.... کی جای اونارو میگیره؟؟؟بخدا هـــــیچ کس.......

علی کریمی پس از شکست در فینال جام حذفی ترجیح داد فوتبال را کنار بگذارد و همچون مهدی مهدوی‌کیا با دنیا فوتبال خداحافظی کند.

تموم حرفایی که تو کنفرانس مطبوعاتی زده رو گذاشتم تو ادامه مطلب من که یه دل سیر براش گریه کردم......

 



کاپیتان سابق پرسپولیس که دیروز برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد ، درباره بازی دیروز برابر سپاهان، گفت: حرف‌های گفتنی را شب گذشته گفتم. متاسفم که بدترین حالت ممکن برای من و پرسپولیس رقم خورد. به خاطر هواداران دوست داشتم پرسپولیس با دادن جام قهرمانی به آنها فصل را به پایان می‌رساند که این اتفاق نیفتاد.

وی در پاسخ به این سوال که بسیاری معتقدند مراسم خداحافظی شما از فوتبال زیبنده نامتان نبود؟ گفت: واقعا حرفی برای گفتن ندارم. اما این را می‌توانم بگویم که اگر غیر از این اتفاق می‌افتاد باید تعجب می‌کردیم. به هر حال وداع تلخی بود.

مهدوی‌کیا درباره خداحافظی علی کریمی از فوتبال گفت: بعد از بازی وقت نشد با علی صحبت کنم و من هم به طور ناگهانی متوجه تصمیم او شدم.

کاپیتان سابق تیم ملی در پایان گفت: تشکر ویژه‌ای از علیرضا منصوریان می‌کنم که به عنوان نماینده استقلال در رختکن هدیه‌ای برای من آورد. حرف دیگری باقی نمانده به غیر از تشکر از مردم و خداحافظ


تو یه جمله میگم خداحافظ اسطوره ها خداحافظ فوتبال واقعی..........!!!